سیب های سرخ زنـــ♥♥ــــدگی

...

کاش زمان دیرتر بگذره کاش دوقلوهام همینجور نوزاد میموندن     دوران نوزادی خیلی شیرینه مخصوصا وقتی دوقلو باشن     با اینکه دست تنهام و کمکی ندارم(مامانم ناهار رو اماده میکنه )و با تمام سختی هاش اینو میگم خدارو شکر میکنم که بهم صبر چند برابر داده . اینو همسری هم میگه ... مصرف شیر خشک خیلی بیشتر شده و خوراک دخترا هم بیشتر ماشالله دخترا وقتی شکمشون سیر باشه مدام میخندن اونم بلندبلند. تقریبا میتونم بگم که خوابشون تنظیم شده   ...

تقدیم به فرزندم زود بزرگ نشو مادر. کودکیت را بی حساب می خواهم و در پناهش جوانیم را ! زود بزرگ نشو فرزندم قهقهه بزن ، جیغ بکش ، گریه کن ، لوس شو ، بچگی کن ، ولی زود بزرگ نشو تمام هستی ام . آرام آرام پیش برو ، آن سوی سن وسال هیچ خبری نیست گلم. هرچه جلوتر می روی همه چیز تـندتر از تو قدم بر می دارد. حالا هنوز دنیا به پای تو نمی رسد از پاکی . الهی هرگز هم قدمش نشوی هرگز! همیشه از دنیای ما آدم بزرگ ها جلوتر باش ، یک قدم ، دو قدم ، ولی زود بزرگ نشو مادر. آرام آرام پیش برو گلم. آنجا که عمر وزن می گیرد دنیا به قدری سبک می شود که هیچ هیجانی برای پیمودنش نخواهی داشت. آن سوی سن و سال خبری نیست . کودکی کن ، از ته دل بخند به اداهای م...

        اره        درست تایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــپ کردم زندگی باسرعت نور رو فقط ما ، مامانای دوقلو دار میدونیم تا ساعتو نگاه میکنیم میبینیم یکساعت به سرعت گذشته و ما هیچی نفهمیدیم یعنی وقتی دوقلوها رو با هم شیر میدم  دقیق 2ساعت میشه و تا بخوام بخوابونمشون 2 ساعت دیگه میگذره حالا بیشتر وقتا هم یکی میخوابه و یکی دیگه بیدار میمونه      و این یعنی اوج خستگیه یه مادر اگه دوقلوها با هم بخوابن و باهم بیدار شن خیلی راحتتره خلاصه وقت واسه خودمون که اصلا نمیمونه  یعنی از غذا خوردن و استراحت کردن هیچی نمیفهمیم مخصوصا ...

عکسای فندقام قشنگ شده ...

خدا راشکر مادر هم شدم تــــــــــــــــــــــا دردهای کوچک فرزندانم برایم حس مرگم را تداعی کند خداراشکر که از مرگ نمی ترسم جز برای تنها و بی مادر ماندن فرزندانم حتی لذت و وجود زندگیم را به خاطر او میخواهم چه حسی و چه مقامیست مادری که حتی زنده بودنت را به خاطر بودنت دوست داری دلخوش به وعده های شاید دروغین بهشت که جایزه مادر بودنت است بهشت من ،زندگی و آینده ی فرزندانم  است بهشت من بوی تن کودکانم است بهشتی که گاه گاه غصه اش دردم می آورد اما وجودش ضربان قلبم شده خدایــــــــــــا فرزندانم را در پناه خود حفظ کن و همیشه نور خود را در دلشان روشن نگاه دار.   ...

به همین زودی 40 روز گذشت و منو ابجی سعیده دوقلوها رو حمام بردیم . اصلا گریه نمیکنن  و از اب خوششون میاد 40 روزه شدنشون برابر با عید سعید قربان هست و این عید بزرگو به همه تبریک میگم هر چقدر یسنا و حسنا بزرگتر میشن سرم شلوغتر میشه  شب و روز واسم فرقی نداره و مدام با فندقا سرم مشغوله با دوقلوها بیرون رفتن کار مشکلیه و بیشتر تو خونه ام هوای این روزها هم طوریه که میترسم ببرمشون بیرون و سرما بخورن شربت مولتی ویتامین تموم شد . تا حالا دو شیرخشک مصرف شده  وقتی انرژی کم میارم یا نمیتونم بشینم شیر بدم مجبورم به شیرخشک روی بیارم لباسای سرهمی صورتی کم کم در حال تنگ شدنه و این نشونه ی خوبیه   ...

سلام . الحمدالله حال خانواده 4نفریمون خوبه   دیروز دخملا رو بردم دکتر (مسعود هاشم زاده) دکتر خیلی تعریف کرد از اینکه بهشون خوب رسیدم  و وزنشون عالی شده  وزن یسنا و حسنا یکی بود 2850 تا هفته اینده ان شا الله به 3کیلو میرسن یه قطره کولیک هم داد واسه نفخشون که واقعا غلیظه و بوی تندی داره . موندم چطور دخترا میخورن دیشب یسنا رو هر چقدر شیر میدادم سیر نمیشد . خودمم تعجب کرده بودم برعکس حسنا که دیشب راحت خوابید و اصلا اذیتم نکرد. بیخوابــــــــــــــــی خیلی سخته معمولا یسنا -حسنا ساعت 4صبح بیدار میشن و شیر میخوان . اونجاست که میمونم چکار کنم . هیچکدوم هم کوتاه نمیاد. همسری بهم کمک میکنه. بع...

خیلــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــی دوستــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــون دارم ...