یسنا - حسنایسنا - حسنا، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره
پیوند آقا و بانو♥ ♥پیوند آقا و بانو♥ ♥، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره

سیب های سرخ زنـــ♥♥ــــدگی

♥ تشکر ویژه از دوستان مجازی ♥

خیلی ممنونم که به وبم سر میزنین و مطالبشو  میپسندین ........ خوشحالم که بعضی مادران باردار با خوندن مطالب وبم بیشتر امیدوارم میشن واسه پیمودن ادامه راه و احساس خوبی بهشون دست میده .  خیلی از دوستان بهم خصوصی دادن که چطور عکس نوشته طراحی میکنم و با کدوم نرم افزار؟  عزیزان این عکس ها با نرم افزار فتوشاپ طراحی شده و فقط یکم صبر و حوصله میخواد بعضی از دوستان هم پیام دادن که این انرژی دوران بارداری رو از کجا آوردم ! راستش تو دوران بارداری فقط امیدم به اون بالایی بود و ازش خواستم تا پایان راه تنهام نذاره  ختم قرآن و دعاهای مفاتیح و ذکرهای کوتاه خیلی کمکم کرد.             &...
18 مرداد 1394

یک هفته مانده به آمدن نی‌نییا !

  علاوه براین، بعد از زایمان به چند نوع اقلام بهداشتی نیاز دارید که می‌توانید همان موقع از داروخانه بیمارستان خرید کنید، اما می‌توانید پیش از آن هم خریدتان را کرده باشید تا خیال‌‌تان راحت باشد. نوار بهداشتی‌های بزرگ معمولی، بتادین، الکل سفید، گاز استریل، ملحفه و زیرانداز یکبار مصرف و پودر شوینده ضدحساسیت برای لباس‌های نوزاد جزء همین اقلام هستند. گذشته از این محصولات بهداشتی، برای خودتان یک جفت دمپایی و یک پیراهن آزاد بلند برای پوشیدن زیر مانتو در زمان برگشت به خانه بردارید. نوزادتان هم به دو دست لباس، پتو، حوله و ساک حمل نوزاد یا کریر نیاز دارد. چمدان‌تان را آماده کنید! حداقل یک هفته مان...
15 مرداد 1394

هفته 34 بارداریـــــــ✦ـ✦ـ✦

(با حساب دکتر الان پایان هفته 35 هستم اما با حساب خودم پایان هفته 34) سفت شدن شکم، ورم بدن ، تکرر ادرار و اشتهای کم از علائم مهم این هفته بود . ترکای شکمم روز به روز بیشتر میشه . واااای وقتی از حمام میام خارشش شدید میشه  یعنی هفته اینده اخرین هفته بارداریمه و باورش واسم سخته  مصرف قرص ایزوپرین - فولیک اسید - ایزن پلاس- پرگناکر- کلسیکیر و سفکسیم همچنان ادامه داره . بیشتر صبح ها زود بیدار میشم و بیشتر بخاطر گرسنگیه . وروجکا صبح زود بیدار میشن و منو واسه خواب نمیذارن بس که غلت میزنن . البته غلت زدن یسنا خیلی بیشتره با همسری رفتیم  فروشگاه رفاه و بیشتر  واسه فندقا خرید کردیم. پوشک مولفیکس خریدیم فعلا...
14 مرداد 1394

خداوند با حضور تو نام مادر را بر من نهاد...

میلیون ها سال است که زن ها حامله می شوند و شکم هایشان می شود خانۀ موجودی دیگر. میلیون ها سال است که آدم های دیگر شاهد بارداری و زاییدن زنان هستند، اما هنوز هیچکس به آن عادت نکرده است؛ نه زن های حامله و نه رهگذرها، مردم دوست دارند به زن های باردار لبخند بزنند و مراقبشان باشند. انگار شکم های بزرگ و موجودات درونشان هیچ وقت عادی و تکراری نمی شوند. جداً چقدر عجیب است نفس کشیدن کسی زیر پوست تو، چقدر عجیب است تماشای تکان خوردنش و چقدر عجیب است دلبسته شدن به موجودی که ساکن دنیایی دیگر است... یک چیزهایی هیچ وقت عادی نمی شود، بچه دار شدن مثل یک جادوست، مثل افسانه ای شیرین و عجیب و غریب که سخت می شود باورش کرد. آخر چطور می شود یک دفعه مادر ...
11 مرداد 1394

هفتـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـه 33 بارداری

هفته های پایانیه بارداری رو ؛هم میخوای زودتر بگذره هم میگی آروم بگذره تا یه روز حسرت این روزا رو نکشی .حسرت روزایی که دو وروجک تو وجودت زندگی میکردن و با لگد زدنشون حضورشونو اعلام میکردن . نمیدونم شاید هم بعضی مادرا بخوان این روزا زودتر بگذره تا خلاص شن  این هفته رفتم بهداشت و وضعیت بارداریمو چک کرد  واسه بارداریه دوقلو همین که از هفته 34 بگذری خطر رفع میشه و بچه تو دستگاه نمیمونه و البته یه شرط دیگشم اینه که بچه ها بالاتر از 2کیلو باشن  همه ی امیدم به خداست که بموقع بچه ها بدنیا بیان و سه نفری بیاییم خونه اشتهام خیلی کم شده متاسفانه . میدونم بخاطر اینه که بچه ها بزرگ شدن و به معدم فشار میارن  عرق کاسن...
7 مرداد 1394

✕ اصطلاحات دوران بـــــارداری

همه چیزهایی که در بارداری با آن مواجه می‌شوید و نمی‌دانید چطور باید تعریف‌شان کنید! ویـــــــــــار : دستی که ناخودآگاه به سمت ظرف ترشی می‌رود، فرصت ۹ ماهه‌ای برای لوس شدن برای همسر و دیگران، هوس کردن چاقاله بادام در پاییز و ازگیل در تابستان، سفارش شیرین‌پلوی مزعفر به مادرشوهر، یک بشقاب از غذای تک‌تک همسایه‌ها، گردش اقتصادی در صنعت آلوچه و لواشک. تهـــــــــــــوع : سینمایی‌ترین نشانه بارداری که برخلاف سریال‌ها معمولا به عق زدن در کنار خیابان محدود نمی‌شود. دلیل موجهی برای بیزاری از کسانی که قبلا هم حال‌مان ازشان به هم می‌خورد، بهانه‌ای برای مجبور ...
5 مرداد 1394

هفتــــღــــღـــــه 32 بارداری

این هفته نوبت دکتر داشتم و علاوه بر اینکه صدای قلب دخترا رو شنیدم تاریخ دقیق سزارین رو پرسیدم . دکتر گفت 22مرداد و برابر با هفته 36 بارداری . واسم همون داروهای قبلی رو تجویز کرد + امپول پرولوتون که خیلی کمیابه و هر هفته باید تزریق شه  همسری بعد از اینکه بیشتر داروخونه ها رو جستجو کرد بالاخره تونست تو داروخونه زیبا شهر فقط دو امپول رو پیدا کنه نمیدونم چرا سرمای کولر پاسخگو نیست و بدنم خیلی داغه ، مدام عرق میریزم و مطالعه کردم که عادیه بیشتر شبا درد دارم و به زحمت خوابم میبره . نمیدونم چرا اشتهام کم شده و نگران این موضوعم   ابجی معصومه قراره واسه تولد دخترا بیاد و از این موضوع خوشحالم از اینکه خانوادم و مخصوصا ...
31 تير 1394