هیچکس درکت نمیکند o.O
☚ تصور کن شب وقتی دستشویی می روی و مسواک می زنی و مثل بقیه اهل خانه با خیال راحت روی تخت دراز می کشی و چون خسته هستی فوری چشم هایت گرم می شود و خواب می گیردت، تازه کوچولویت شروع می کند به گریه کردن. از خواب می پری و به او شیر می دهی تا بخوابد… اما او سر ناسازگاری دارد. به یک ذره و دو ذره شیر خوردن رضایت نمی دهد. یک طرف بدنت که روی آن خوابیده ای درد گرفته است. این طوری نمی شود. بلند می شوی و بچه را روی پا می خوابانی بلکه بدون شیر خوردن بخوابد. اما او مدام گریه می کند و فقط می خواهد شیر بخورد. دوباره به طرف دیگر می خوابی و او را کنارت می خوابانی تا شیرش بدهی و بتوانی...