یسنا - حسنایسنا - حسنا، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره
پیوند آقا و بانو♥ ♥پیوند آقا و بانو♥ ♥، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 17 روز سن داره

سیب های سرخ زنـــ♥♥ــــدگی

دخترام خیلی بانمک شدن

7 مــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــاه و 18 روز  حسنا جونی هنوز نمیتونه بطور کامل بخزه اما یسنا همه ی خونه رو سرچ میزنه.اگه حواسم نباشه خودشونو به یه جایی میرسونه و بخودش اسیب میزنه. همه ی طول روزو در حال دویدن بدنبال یسنا خانمم . یسنا از سفره ی غذا خوشش میاد و وقت ناهار و شام منو همسری رو عاصی میکنه واسه همین حسنا رو بیشتر بغلم میگیرم تا احساس تنهایی نکنه . خب با همه ی این وضعییتا خیلی نمکی شدن ..... هر شب 12نیم به بعد میخوابن و تا ثانیه های اخر خواب میخندن و خودشونو لوس میکنن     از اینکه بینی شونو دست بزنی متنفرن و سریع اشکشون سرازیر میشه. دیروز حمام بودن و کلی اذیتم کردن . تنها نمیتونم حمام...
12 فروردين 1395

دوقلوها بعد از یکماه اومدن

سلام سلام .... ..دوستان نی نی وبلاگی دلم واستون تنگیده بود و همچنین واسه بروز کردن وبم لحظه شماری میکردم اما متاسفانه نت نداشتم . تا حدودی وقت هم نداشتم . تو این یه ماه کلی اتفاق افتاده که باید تایپ کنم: حالا دوقلوهای نازم 5ماه و 24 روزه هستن.(ماه شش یعنی شروع غذای تکمیلی)  گاهی وقتا خیلی شیطنت میکنن و من کلی میخندم . مثلا یسنا انگشت حسنا رو مک میزنه و حسنا از اینکار خوشش میاد و میخنده . یا حسنا ،لپ یسنا رو با دوانگشتش میکشه و انگشتاشو تو دهن ابجیش میکنه.از صحبت کردن باهمدیگه که نگو . خیلی تعجب میکنم که باهم حرف میزنن . (حتما از مامان جونشون میگن که همه ی وقتشو در اختیارشون گذاشته) سرفه های دخترام هنوز خوب نشده متاسفا...
19 بهمن 1394

یه کم خوش گذرونی

دیشب بعد از 8ماه رفتم بازار با همسری . خیلی خوش گذشت بیشتر تو فکر دخترا بودیم و واسشون خرید کردیم خرید مهم دیشب هم دو جفت گوشواره خوشگل بود واسه نفسام لباس صورتی و کلاه زمستونیا هم محشر بود هفته پیش قرار بود از سمت محل کار همسری خانوادگی بریم مشهد اما بدلیل وضعیت اب و هوا و همچنین سرماخوردگیه دخترا کنسلش کردیم . خیلی دوس داشتم بریم اما نشد دیگه . ان شا الله امام رضا دوباره طلب کنه. خاله ملیحه از خاش واسه دخترا کلی وسایل زیبا اورده بود که همشون به دلم نشست . یکیشون لاک ناخن قرمز بود                                       ...
1 دی 1394

چهار ماهه شدن دخترای نازم

چهار  ماهگیتــــــــــــــــــــــــــــون مبارک   با اینکه پایان چهارماهگیتون با سرماخوردگی خاتمه پیدا کرد اما همه ی این لحظات خاطره میمونه از اولین سرماخوردگیتون عکس گرفتم . صورت سرخ با عطسه فراوان و سرفه ی خروسکی خیلی واسه من سخت بود اما خداراشکر الان حالتون بهتره. متاسفانه امروز نوبت واکسن چهار ماهگیتون بود که نبردمتون چون با سرماخوردگی نمیشه واکسن زد. مصرف شربت دیفن هیدرامین و اریترومایسین همچنان ادامه داره +قطره بینی سدیم کلراید که در کنارش پوآر هم خیلی کمک میکنه +هر روز مولتی ویتامین هم 25قطره نوش جان میکنین     ممکن است او دانش‌آموز خوبی نباشد. نباید از این بابت نارا...
25 آذر 1394

حال زندگیه چهار نفریمون از این بهتر نمیشه ★

سلام رفقای مجازی....ببخشید دیر اومدم . خب سرم شلوغ بود . همه ی وقتم در اختیار دوقلوها و همسریه. ((دوست ندارم لحظات شیرین زندگیمو ساده از دست بدم . از هر فرصتی استفاده میکنم تا با دخترا بازی کنم و با همسری شادباشم)) با پیگیری همسری ..بعد از یه هفته از طرف بهزیستی شیرخشک یارانه ای به بچه ها تعلق گرفت (یه کارتن 24تایی واسه دوماه) . الحمدالله شیر خشک بهشون سازگاری داره . یسنا و حسنا جونی خیلی باهوش شدن . یسنا وقتی شیشه شیرو تو دهنش میذارم غش غش میخنده  باهام . حسنا هم یکم دیرتر جوابشو بدم یا دیرتر شیر بخوره گله و شکایت میکنه با زبون بی زبونی. کم کم با عروسکا عادت کردن و وقتی اتاقو ترک میکنم و عروسکو کنارشون میذارم ..باهاش بازی...
13 آذر 1394

واسه دخترا پستونک گرفتم

حسنا خیلی خوب پستونکو گرفت اما یسنا علاقه ای نداره . شبی که منو شوشو پستونک تو دهنشون گذاشتیم خیلی ذوق کرده بودیم من که کلی قربون صدقونشون رفتم و خندیدم اینم عکس کپی ---پست های من........فداشــــــــــــــــــــــون   به به  اینم ناهار امروز که آبجیم زحمتشو کشید       ...
23 آبان 1394