یسنا - حسنایسنا - حسنا، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره
پیوند آقا و بانو♥ ♥پیوند آقا و بانو♥ ♥، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 17 روز سن داره

سیب های سرخ زنـــ♥♥ــــدگی

هفته 21 بارداری - آخرین هفته از ماه پنج

یسنا و حسنا هر روز که میگذره بیشتر لگد میزنن حتی وقتی یه جا ایستادم . بعضی وقتا یهو با هم تکون میخورن که خودمم شوکه میشم . در طول روز با دخترا حرف میزنم و از برنامه های آینده واسشون توضیح میدم . طبق قولی که به خدا دادم هرشب زیارت عاشورا میخونم .  این هفته نوبت دکتر دارم و وضعیت وزنم هم رو به افزایشه - شب ها وقتی میخوام از یه پهلو به پهلوی دیگه بشم مجبورم بیدار شم و کلا خواب از سرم میپره . در کل شبها درست نمیتونم بخوابم و باید دو ساعت بیدار باشم و به همه چی فکر کنم تا خوابم ببره . بیشتر افکارم پر شده از ورود نی نی ها و اینکه چه قیافه ای دارن . همسری همون ده دقیقه اول خوابش میبره .  بیشتر لباسامو تغییر دادم و ف...
13 ارديبهشت 1394

هفته 20بارداری -ماه پنج ✿✿

باورم نمیشه که نصف راه رو طی کردم و فقط 20هفته باقی مونده . خیلی هیجان انگیزه اما در واقع ادامه راه سخت ترین چالشه . ان شا الله به لطف خدا بسلامتی بگذره. یسنا و حسنا خیلی شیطون شدن و به محض اینکه در حال استراحتم لگد میزنن . طوری که تکون خوردن شکممو میبینم  .  دیشب با ابجی سعیده و مامان کلی تو شهر گشتیم . میخواستم بمناسبت روز مرد تی شرت بگیرم واسه همسری . اخرشم واسه خودم لباس راحتی گرفتم. زمان بسرعت در حال گذره .  هر شب سختتر از شب قبل خوابم میبره . با دوستان باردارم تو گروه وایبر و تلگرام در ارتباطم و اینطور اطلاعات خودمم بیشتر میشه . کلی سایت و برنامه میشناسم واسه بارداری و نگهداری از نوزاد که همشونو خون...
6 ارديبهشت 1394

هفته 18 بارداری _ماه پنجم(خبر زیبای جنسیت نی نی هام)

متاسفانه شب نمیتونم راحت بخوابم . شکمم هر روز سنگین تر میشه . حالا دیگه بارداریم مشخص میشه  وقتی استراحت میکنم(مخصوصا شب) هر دو نی نی تکون میخورن و هر دو دستم رو شکممه امروز نوبت سونو دارم(ساعت 6نیم عصر) . نمیدونم خواست خدا چیه اما ان شا الله سالم باشن. یعنی جنسیتشون چی میتونه باشه؟؟ خیلی واسم هیجان انگیزه . یه حسیه که فقط مادران دوقلو تجربه میکنن -از دیروزه که استرس گرفتم و امروز زود بیدار شدم و خوابم نیامد .   ابجیم دیروز از مشهد اومد و من حسرت خوردم که نتونستم پابوس امام رضا (ع) برم . هر سال من و شوشو با هم میرفتیم مشهد  اشتهام خوبه و تقریبا همه چی مصرف میکنم . از لواشک و قره قروت دلزده شدم و بیشتر شی...
26 فروردين 1394

هفته 17 بارداری (اخرین هفته از ماه چهار)

وای اینم از هفته 17 . باورم نمیشه که زود میگذره ؛ شاید بخاطر اینه که آبجیم اینجاست و سرم شلوغه و گذر زمانو متوجه نمیشم . خلاصه الحمدالله که همه چی آرومــــــــــــــــــه. دیروز رفتم مطب دکتر ( اولین دفعه بود که مطبش خلوت بود و یکو نیم ساعته نوبتم شد ) دکتر عدالتیان گفت : همه چی عالیه و عادیه . از وزن گرفته که 2نیم کیلو از دفعه قبل که اومده بودم اضاف کردم تا صدای قلب نی نی ها که پخش کرد ......وای یکی اینور شکمم بود و یکی اون ور .....صدای قلب نازشونو شنیدم خیلی خوشحال بودم .         این اولین دفعه بود که صدای قلبشونو شنیدم -دو موجود زنده با دو قلب کوچیک الان تو رحمم زندگی میکنن .حالا دیگه ضربه های کوچیک نی نیه دیگ...
16 فروردين 1394
1