یسنا - حسنایسنا - حسنا، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه سن داره
پیوند آقا و بانو♥ ♥پیوند آقا و بانو♥ ♥، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 1 روز سن داره

سیب های سرخ زنـــ♥♥ــــدگی

اولین اتفاقات یسنا و حسنا جون

1395/2/9 15:33
نویسنده : مامان آسیه
255 بازدید
اشتراک گذاری

با اینکه خوشایند نیست اما حاضرم واسه لبخند کوتاهشون تو اینده به دلیل خوندن این مطلب انتشارش بدم.

در واقع میتونم بگم ماه 9یعنی توجه زیاد به دخترا . چرا؟؟؟؟؟ خب حالا دیگه هر کاری بخوان میکنن و خوب و بدشونو نمیدونن. 

اولین قطرات خون یسنا----هفته ی پیش یسنا خانم با الومینیوم کوچیکی که پیداش کرده بود انگشت اشاره رو خونی کرد . طوری که لباس و دستش پر از خون شد . من که وحشت کرده بودم و مونده بودم چکار کنم .یسنا گریه نمیکرد و برعکس معذب هم شده بود که محکم گرفته بودمش. خیلی زود با کمک همسری انگشتشو یه چسب زخم کوچیک زدیم تا خون بند بیاد. شبش فقط به چسب نگاه میکرد و با تعجب مزشو میچشید.

گیر کردن اسباب بازی تو دهن حسنا-----دو شب پیش حسنا و یسنا رو سپردم به همسری و به حیاط خونه رفتم تا چند تا کار نیمه تمام رو انجام بدم . 10دقیقه ای که گذشت با داد و بیدادای بلند همسری کم مونده بود سکته کنم و مدام صدام میزد . خیلی ترسیدم و تا خود اتاق دویدم . دیدم تو دهن حسنا خونی شده و اسباب بازی یه تیکش در اومده و میخواسته همونو قورت بده که همسری دیده و از تو دهنش کشیده بیرون. صحنه ی عجیبی بود . هر سه مون در حال گریه بودیم و فقط یسنا بود که با تعجب نگامون میکرد و دست از بازی کشیده بود. حسنا رو تو بغلم گرفتم و ارومش کردم . در ضمن همسری رو کلی دعوا کردم که چرا حواسش نبوده!!

Wooden Garden Wheelbarrow with Flowers PNG Clipart

پسندها (2)

نظرات (1)

كــــتــــيـــ♥ـــ
20 اردیبهشت 95 14:12
سلـــــــآمـــــــــ ني ني جون من كيتي هستم وبم تازه اس و هنوز كسي رو نميشناسم خوشحال ميشم كه بيشتر باهم آشنا بشيم